سلام خانوم ارتمیس شما قلم روانی دارین لطفا بازم مثل مطالب قبلی تون از سرگذشتتون بنویسین مرسی موفق وسلامت باشین
خانم مونا درود چشم . از سرنوشتم خواهم نوشت . اما ناگهان احساس کردم که چقدر داشتم ناله میکردم و این باعث شد که کمی فاصله بگیرم و تا بتونم دوباره این سرگذشت رو بنویسم . درغالب یک سطح روایی متفاوت. تشکر از همراهی شما
آرتمیس جون دوستت درام موفق باشی گلم
سلام گل قشنگم
خوبی؟
چن روزی نبودم... دلم برات تنگیده بود..
بابای بچه کوچمولو ( آقای شوهر ) اومدن؟!!..
هنوز سرت شلوغه؟!!مشتاقانه منتظر میلتم نازنازی...
مراقب خودت و نی نی باش...
تا بعد..
بوس بوس!
سلام خانوم ارتمیس شما قلم روانی دارین لطفا بازم مثل مطالب قبلی تون از سرگذشتتون بنویسین مرسی موفق وسلامت باشین
خانم مونا
درود
چشم . از سرنوشتم خواهم نوشت . اما ناگهان احساس کردم که چقدر داشتم ناله میکردم و این باعث شد که کمی فاصله بگیرم و تا بتونم دوباره این سرگذشت رو بنویسم . درغالب یک سطح روایی متفاوت.
تشکر از همراهی شما
سلام
در زندگی هر کس به چیزی مشغوله این آقایان هم به اون چیزی که دوست دارن.
وبلاگ جالبی داری. یه سری هم به من بزن. خوشحال می شم.
موفق باشی